آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی سایه نارونی تا ابدیت جاریست
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه
...
تلاش می کنم که نشکنم که خورد نشوم که مقاوم باشم که صبور باشم که فکر نکنم... اما به هر روی مطمئنم که نمی توانم زندگی کنم این روزها نمی توانم... روزگاریست...
نمي دونم چطوري ميشه از اين حال و هوا درت اورد وقتي نه حرف ميزني نه ميذاري بيام ببينمت خيلي نگرانم و بدتر اينكه از ناتواني خودم براي كمي بهتر كردنت حالم بهم مي خوره مواظب خودت باش و ...
۴ نظر:
می فهمم.
چطوری می شه حالا دیدت دختر؟!
نمي دونم چطوري ميشه از اين حال و هوا درت اورد وقتي نه حرف ميزني نه ميذاري بيام ببينمت خيلي نگرانم و بدتر اينكه از ناتواني خودم براي كمي بهتر كردنت حالم بهم مي خوره
مواظب خودت باش و ...
ز عقل اندیشه ها زاید، که مردم را بفرساید / گرت آسودگی باید، برو عاشق شو ای عاقل
کدوم هال و هوا؟! کی گفته نمی ذارم؟ تو هنوز تهرونی؟
ارسال یک نظر