۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

دریازدگی

مثل آدمی هستم که سوار کشتی شده و دچار دریازدگی، وسط دریا... بخواهم یا نخواهم باید در طول مسیر دوام بیاورم تا به یک زمین سفت و محکم برسم.

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

شمارش معکوس

شمارش معکوس برای من شروع شده است...
شمارش معکوس برای مرگ؟
برای زندگی؟
برای چی؟
به نظر من شمارش معکوس شمارش معکوس است حتی اگر برای یک واقعه خوب باشد. من اضطراب دارم.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

...

تلاش می کنم که نشکنم که خورد نشوم که مقاوم باشم که صبور باشم که فکر نکنم... اما به هر روی مطمئنم که نمی توانم زندگی کنم این روزها نمی توانم...
روزگاریست...

...

به قول حسین پناهی امروزم گذشت و کسی ما رو نکشت...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

وقت هایی هست...

وقت هایی هست که بد جور منتظر زنگ موبایلت هستی یا حتی یک اس ام اس بلکه خبری را که منتظرش هستی بشنوی؛ از زنگ تلفن که خبری نیست؛ و زندگی ات آنقدر تک بعدی و پوچ شده است که هیچ چیز نمی یابی که برای فرار از انتظار به آن بیاویزی...
به خودم می گویم ای بابا این تلفن که دیر یا زود زنگ خواهد زد و اتفاقی که می خواهی به احتمال زیاد دیر یا زود رخ خواهد داد؛ پس بی خیال شو!!!
اما وقت هایی هست که هیچ جور نمی توانی بی خیال شوی...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۷, دوشنبه

بعد از مدت ها

بعد از مدت ها هوس کردم بنویسم. بعد از مدت ها... مدتی که سخت گذشت و سخت می گذرد... مدتی توام با بیماری بی پایان... که هنوز خوب نشده ام... مدتی پر از ترس و اضطراب... مدتی که تمام شدم در آن... مدتی که مرا شکست...
حالا فکر می کنم شاید نوشتن مرهمی باشد برای این روزها که تنها باید صبر کنم.
هر چند می دانم نمی شود و بهتر است که ننویسم دغدغه هایی را که آزارم می دهند؛ چون بیش از حد شخصی و غیر قابل فهم و بی معنی اند.
اما می خواهم بنویسم هر چند آشفته و بی سر و ته... شاید این نوشتن کمکی کند به گذر زمان که بسی تلخ و کند می گذرد این روزها...
باید از زوبین تشکر کنم به خاطر همه چیزهایی که خودش می داند و از پریسا و تکتم و آیدین و هما و رها و ... که هرچقدر هم تلخ بودم، با من بودند و فراموشم نکردند...
کاش این روزها زودتر بگذرد...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

...

خسته شده ام از اینکه همیشه به دست آوردن به قیمت از دست دادن است. همیشه باید هزینه داد و غز هم نزد. زندگی است دیگر، کاریش هم نمی شود کرد!
پ. ن. هنوز از گریه گلویم می گیرد، اما بهترم...