هیچ برنامه خاصی ندارم. یا بهتر اینکه حوصله انجام دادن کارها و برنامه هایم را ندارم.
دومین روز از تعطیلات مزخرف و احمقانه و زیادی طولانی نوروز. دست و دلم کما کان به نوشتن نمی رود.
می خواهم سعی کنم سبز باشم و صبور و کم نیاورم اما نمی توانم.
به خودم می گویم ضعیف نباش ضعیف نباش ضعیف نباش...
هر کار می کنم نمی توانم از فکر عبد بیرون بیایم، کاش می شد حداقل یک کتاب برسانیم به دستش کاش...
۱ سال قبل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر