حس غریبی دارم.
حسی که نمی شود بیانش کرد. همه این روزها می گویند باید خوشحال باشی و سخت است که تو از هزار استرس و ترس و دلهره و اضطرابت بگویی. گاهی اوقات بهتر است سکوت کرد و تحمل کرد تا زمان بگذرد. وقتی تمام وجودت سرشار از احساسات متناقض است: بیم و امید و شادی و غم و اضطراب و اضطراب و اضطراب...
روزی صد بار به خودم می گویم این روزها می گذرد و تمام می شود. امیدم به این است که بگذرد و تمام شود.
دلتنگم.
زندگی چیز غریبی است...
۷ نظر:
می گذره...خوب هم می گذره. تجربه میگه فکر و خیال آینده کردن خطاست! بالاخره آینده می یاد و مشکلاتش هم همون موقع می یان و حل میشن. بی خودی استرس به خودت راه نده. شاد باش توی این روزها دوستم.
کاش توی همین روزا یک پست جدید بذاری با کلی خبر خوب..
حالا مگر به این راحتی می گذرد و تمام می شود ؟
خیال خامیست!
چرا نمی نویسی ؟(به من چه!)
آره می گذره... ولی وقتی که دیگه فایده نداره ... تو تنها نیستی ... این روزا دارم.... در حال انفجارم...
rbjutqjodlseuppnpcne, justin bieber baby, xpccjid.
تا تموم شه کلی طول می کشه ولی وقتی تموم شد می گی چه زود تموم شد.
ارسال یک نظر