۱۳۹۲ شهریور ۱۶, شنبه

...


حس مزخرفِ "پوچی" ای که دچارش شده ام این روزها فلجم کرده... حس بی فایده بودن... این روزمرگی فرساینده که نمی توانم از آن فرار کنم... وقتی به همه اینها فکر می کنم چنان احساس عجز و ناتوانی می کنم که حتی توان گریه کردن ندارم...



هیچ نظری موجود نیست: