دلم می خواهد تنها باشم، یعنی می خواهم آدم های معدودی اطرافم باشند؛ کسانی که نزدیک اند و ساده و راحت. از اینکه سایر آدم ها و به ویژه آدم های غریبه نزدیکم شوند می ترسم. گاهی لازم است آدم در لاک خودش بخزد؛ من هم این روزها باید حسابی در این لاک فرو بروم و دلم نمی خواهد چیزی باعث شود از این لاک بیرون بیایم.